مصاحبه با دکتر پژمان پور اکبر – متخصص اندو

خودتان را معرفی بفرمایید:

به نام خدا. من دکتر پژمان پوراکبر جهاندیده هستم. فارغ‌التحصیل دندانپزشکی عمومی از دانشگاه تهران و فارغ‌التحصیل تخصص اندو از دانشگاه جندی شاپور اهواز و در حال حاضر در خدمت دندانپزشکان عزیز در انجمن ایران، شعبه گیلان هستم.

چرا دندانپزشک شدید؟

گاهی اوقات انسان از کلاس و لول کاری شغل خوشش می‌آید و آنرا انتخاب می‌کند. یک حالتی را در زندگی آینده‌اش می‌پسندد. و ضمناً پسرخاله من، آقای دکتر قریشی هم دندانپزشک و متخصص اندو هستند. از کودکی از دیسیپلین و نظمی که در مطب یک پزشک جاری بود خوشم می‌آمد. و همچنین به اعمال جراحی هم علاقه‌مند بودم. و در آخر بحث مالی هم یک قسمت ماجرا بود.

چرا تخصص اندو؟

غیر از اطفال اکثر رشته‌ها، کم و بیش ارتباط با لابراتوار دارند. دوست داشتم کاری انجام بدم که بخش مربوط به خودم را خودم انجام بدهم. و همین مسئله عامل انتخاب اندو توسط من شد. مثلاً پروتز را در نظر بگیرید که ارتباط زیادی با لابراتوار دارد و من اینطوری خیلی راحت‌ترم. ریسک کارم هم کمتر است.

در مورد انجمن دندانپزشکان ایران و ریاستش و سختی‌ها و استرس‌هایی که دارد توضیح میفرمایید و اینکه چطور شد که چنین مسئولیتی را قبول کردید؟

آدم بعضی اوقات در موقعیت‌های خاصی قرار می‌گیرد و یک سری پیش‌کسوت‌ها پیشنهاداتی می‌کنند. افرادی بودند که برای صنف زحمت کشیدند و نباید حرف آنها را زمین زد. به پیشنهاد این همکارا قبول کردیم که در این انتخابات شرکت کنیم. هدفمان هم فقط و فقط نزدیک کردن همکاران است. بدون فردگرایی و بدون بحث فرماندهی و فرمانبری. ما همه تحصیلکرده هستیم و کسی نمی‌تواند برای دیگری تعیین تکلیف کند. جمع خوبی داشته باشیم و بتوانیم همکاران را به هم نزدیک کنیم. برای صنف خودمان.

در استان گیلان بخش‌های مختلفی داریم:

کانون، نماینده خودمان در لاهیجان و انجمن دندانپزشکان عمومی که ریاستش را آقای دکتر خصومی بر عهده دارند. بیشتر هدف نزدیکی است. چون مدتی بود که فاصله‌ها کمی زیاد شده بود و می‌شنیدم که همکارا از برگزاری بعضی کلاس‎‌ها راضی نبودند. سعی ما در انجمن این است که این نقایص را از بین ببریم. برای مثال پس از گذشت 2 هفته از بدست گیری انجمن توسط گروه ما، موفق به برگزاری 4 برنامه شدیم و 4 سری هم کارپول پخش کردیم. گاهی اوقات میشنیدم برای اینکه همکاران امتیاز بگیرند در دوره‌هایی که در استانهای مجاور برگزار میشد شرکت می‌کردند که این در خور شأن ما نبود. در حالیکه ما در همین شهر اساتید قوی‌ای داریم و می‌شود برنامه‌های خیلی خوبی برگزار کرد. به لطف خدا در انتخابات اکثریت آرا را کسب کردیم.

اگر قرار باشد برنامه‌ای برگزار کنید امتیاز برایتان مهمتر است یا سطح علمی؟

سطح علمی. بار علمی برنامه خیلی مهمتر است. با توجه به اساتید خوبی که داریم قرار است هر 2 هفته یکبار دورهمی‌هایی را در استان بگذرانیم که از اساتید پیشکسوت و متخصصین دعوت کنیم آخر هفته‌ها بیایند در انجمن. مهمان انجمن به صرف چای و شیرینی. دو سه ساعتی بنشینند و تبادل اطلاعات علمی خودشان را انجام بدهند. اندو – ترمیمی – جراحی، اطفال و … همه چیز بحث مالی نیست. انجمن مال خودشان است و تعلق به خودشان دارد. تا الان هم سعی کردیم عادلانه مسایل را نگاه کنیم.

در مورد توزیع کارپول دولتی توضیح دهید. 

در مورد بحث کارپول هم یک گلگی داریم از بعضی از همکاران که به هزینه پیک اعتراض کردند! باید به این مسأله توجه شود که وقت من هم محدودیت‌هایی دارد. هیچ‌کس نباید انتظار داشته باشد که من تمام وقتم را صرف توزیع کارپول نمایم. البته 99.9 درصد همکاران تشکر می‌کنند ولی همیشه افرادی هستند که به دلایل مختلف شاکی هستند.

زمانی که در دانشگاه تشریف داشتید، اشتیاق و سطح علمی دانشجوها را چطور ارزیابی می‌کردید؟

با زمان ما خیلی فرق می‌کرد. متأسفانه سیستم گزینش دانشجو در ایران مشکل دارد. در ایران الویت‌ها برای کسی که می‌خواهد شغل انتخاب نماید فرق می‌کند. بیشتر مسائل مالی مهم است و علاقه در درجات بعدی اهمیت قرار می‌گیرد. دانشجویی داشتم که واقعاً به دندانپزشکی علاقه نداشت ولی به علت وضعیت مالی خوب پدر و گفته این و آن می‌خواست دندانپزشکی بخواند. به هرحال کسی که به شغل خودش علاقه نداشته باشد هیچ‌وقت موفق نمی‌شود. چه از خارج از کشور بخواهد مدرکش را بگیرد و چه از داخل کشور! در عوض افرادی را هم داریم که در داخل کشور نتوانستند کنکور قبول بشوند و رفتند خارج از کشور و الان که برگشتند کار دستشان بسیار عالی است. از نظر علمی هم کارشان خیلی خوب است. سالهای اول برای آموزش خیلی اشتیاق داشتم ولی وقتی بازخوردی از دانشجو دیده نشود، معلم سرد می‌شود و نمی‌تواند با همان انرژی اولیه به کار ادامه بدهد. یک سری همکاران هم ممکن است روحیه آدم را تضعیف کنند. بنابراین من هم تصمیم گرفتم از دانشگاه بیرون بیایم، چون فکر کردم نمی‌گذارد در آرامش باشم و کاری که دوست دارم را انجام بدهم.

سخت‌ترین قسمت درمان در رشته شما چیست؟

درمان‌های بعد از کار من. ممکن است بعد از درمان انجام شده توسط من خطاهایی صورت بپذیرد. کلاً انسان جایز الخطاست. وقتی من خطایی انجام می‌دهم سعی می‌کنم اصلاحش کنم. چون عکس پایان کار به مریض می‌دهم و تا بعد ها مشکلی برای مریض پیش نیاید. ولی گاهی اوقات می‌بینم زیر ترمیم آمالگام یا کامپوزیت، پنبه‌ای را که من گذاشته بودم، هنوز جا مانده است. و یا پانسمان هنوز مانده و روی آن اقدام به پر کردن می‌کنند. و یا مثلاً دندان باید کاسپ کاوریج بشود و سپس پر بشود ولی بدون این کار، اقدام به پر کردن دندان می‌نمایند که قطعاً با شکست دندان مواجه خواهیم شد. مریض مجدداً مراجعه می‌کند و می‌گوید که آقای دکتر اگر می‌دانستم دندان فقط اینقدر عمر می‌کند، این درمان را انجام نمی‌دادم. خوب بالاخره مریض هزینه کرده، استرس‌هایی را تحمل کرده، آمده. من چطور باید این مسائل را برای او توضیح بدهم؟ هم نمی‌خواهم همکارم را دچار مشکل کنم (چون دوست دارم صنف ما در اوج خودش باشد) و هم اینکه آن همکار عزیز با ما کار می‌کند. در مورد خیلی مسائل که پیش می‌آید ما سعی می‌کنیم خیلی از آنها را حل بکنیم و هوای همکار خودمان را داشته باشیم. بالاخره بعضی همکاران هم کم لطفی می‌کنند که برمی‌گردد به آن شیوه جذب دانشجو و مسائلی که گفتم. که هر روز هم در حال بدتر شدن است.

ماده، ابزار یا دستگاهی که بخواهید به عنوان گل سرسبد وسایلتان معرفی کنید چیست؟

هیپوکلریت سدیم- مانند آب روی آتش است. و کمی تخصصی‌تر، سیلرهای بایو سرامیک را خیلی دوست دارم. علاوه بر افزایش سرعت کار، خصوصیات ژئومتریک این ماده طوری هست که آدم را جذب خودش می‌کند. هم خاصیت باند به عاج را دارد و هم اینکه خودش هیدروفیل هست و هم اینکه نیروهای وجینگ را از داخل ریشه حذف کرده است.

این سیلرها گوتاهای مخصوص خودشان را می‌خواهند؟

بهترین حالت همین است ولی کارخانه سازنده می‌گوید که با گوتای معمولی هم می‎‌توانید درمان را انجام دهید. به دلیل اینکه ما از خود گوتا سیلی نداریم بلکه سیل توسط سیلر و دیواره‌های کانال انجام می‌شود و وقتی گوتا را قرار می‌دهید بعنوان مسیری است که اگر زمانی نیاز به درمان مجدد داشتید بتوانیم راحت‌تر مسیر را باز کنیم. ولی اگر قرار باشد مریض داخل کانال پست نگذارد من کل کانال را با سیلر پر می‌کنم و اصلاً گوتا نمی‌گذارم. اصلش هم همین است. ولی چون پر کردن با من نیست، مجبورم از گوتا هم استفاده کنم.

اگر کانال بخواهد بدون گوتا پر بشود به نظرتان MTA گزینه بهتری نیست؟

بالاخره MTA به عنوان پلاگ اپیکالی مورد قبول همه هست. گلد استاندارد هم می‌باشد ولی سرعت کار را خیلی پایین می‌آورد و هندلینگ آن خیلی سخت‌تر از سرامیک هست. سرامیک سیلان دارد ولی MTA خیر. ولی MTA استحکام خیلی بیشتری از سرامیک دارد.

با کدام رشته‌های تخصصی دیگر در ارتباطید؟

با جراحان فک و صورت خیلی در ارتباطیم. بخصوص در مورد تروماهایی که صورت می‌گیرد و ارجاع داده می‌شود. با متخصصین پروتز و ترمیمی هم خیلی در ارتباطیم و همینطور اطفال. با ارتودنتیست‌ها خیلی کم.

دو کتاب علمی معرفی بفرمایید لطفاً:

کتاب میش را خیلی دوست دارم چون کاشت ایمپلنت هم انجام می‌دهم و زمانی که دانشجو بودم کتاب درمان بیماران بی‌دندان دکتر اجلالی را هم خیلی دوست داشتم.

کتاب غیر علمی:

بر باد رفته اثر مارگارت میچل به دلیل اینکه ماجرای زندگی یک فرد در یک دوره تاریخی واقعی بوده.

قلعه حیوانات اثر جرج اورول

رابطه‌تان با موسیقی چطور است؟

خیلی خیلی خوبه. خیلی به ویولن علاقه دارم و شاید در سالهای آینده که حجم کاری‌ام کمتر بشود سمتش بروم.

رابطه‌تان با ورزش چطور است؟

جسته و گریخته سعی می‌کنم در برنامه هفتگی‌ام قرار بدهم. شنا و بدنسازی ورزش‌های موردعلاقه من هستند.

بعنوان کلام آخر:

آدمها لازم است کمی خودخواه بودن را کنار بگذارند و محیط دور و برشان را آرام کنند. دنبال تنش نباشند تا دنیا جای بهتری بشود. من به شخصه از خودم شروع کردم و در سه چهار سال اخیر سعی کردم نه برای خودم و نه برای هیچ‌کس دیگری تنش ایجاد نکنم. هرکس هرچیزی گفت یک گوش در و یک گوش دروازه.

با تشکر از شما.